برگزاری نشست نقد کتاب “دشت” اثر آنتون چخوف در کتابخانه بعثت آبسرد
آبسرد اخبار

برگزاری نشست نقد کتاب “دشت” اثر آنتون چخوف در کتابخانه بعثت آبسرد

این نشست با حضور جمعی از اعضای گروه نقد کتاب کتابخانه به سکانداری جناب عزیز سهرابی آغاز شد. پس از سخنان آغازین جناب سهرابی و ارائه چکیده کتاب توسط خانم فراهانی، دوستانی که موفق به دریافت کتاب و خواندن آن شده بودند یک به یک دیدگاه های خود را ارائه نمودند.

بیشتر دوستان بر این موضوع تاکید داشتند که کتاب فضاسازی و توصیفات بسیار خوب و جانداری دارد و همگی از این نظر کتاب را تحسین کردند. کتاب توانسته با جزئیات فراوان و به بهترین شکل ممکن تصاویر و وقایع را به تصویر بکشد.
در مورد پیرامتن هم سخن به میان آمد و بیشتر دوستان نمره قبولی به آن ندادند. تصویر سگ در سوز سرما به هیچ عنوان هیچ نزدیکی ای با متن کتاب ندارد. اما متن پشت جلد مورد پسند واقع شد. تایپ و ویراستاری کتاب هم مورد نقد برخی دوستان واقع شد.
به نظر برخی از اعضا نام کتاب بسیار هوشمندانه برگزیده شده است. دشت یا استپ عنوانی است که به شدت با فضاسازی و توصیفات پررنگ کتاب همخوانی دارد. در واقع نویسنده تمرکز اصلی اش بر دشت و فضا و اتمسفر آن بوده است و شخصیت های انسانی و سایر عناصر در مرحله بعدی قرار گرفته اند.
یکی از دوستان این موضوع را مطرح که بهتر بود نویسنده این اثر را در حجم بزرگ تری می نگاشت تا با فرصت بیشتری می توانست جان کلام را ادا کند. که برخی دیگر از دوستان معتقد بودند از آنجایی که چخوف در داستان کوتاه نویسی بسیار مشهور است این موضوع بر کوتاهی اثر نقش داشته است.
برخی از اعضا معتقد بودند که پدر روحانی نماینده علم و دایی پسر بچه نماینده ثروت است و در واقع پرسش مشهور علم بهتر است یا ثروت در همان ابتدای کتاب در ذهن پسر بچه ۹ ساله که در واقع شخصیت اصلی داستان است شکل می گیرد.
پسر بچه در ۹ سالگی از مادر و شهر خود دور می شود تا برای ادامه تحصیل به شهر دیگری برود در ابتدای کار به شدت اندوهگین است و به هیچ عنوان چنین موضوعی را نمی خواهد بپذیرد اما این سفر چند روزه با کالسکه و قطار در بستر دشت مورد نظر نویسنده، او را از یک انسان نابالغ به سمت بلوغ می کشاند و او در پایان کتاب آماده رویارویی با واقعیت های زندگی می شود.
جناب سهرابی در پایان به جمع بندی نقد اعضا پرداختند و اشاره کردند که در واقع دشت می تواند صحنه زندگی ما انسان ها باشد که در آن با انواع و اقسام مسایل روبرو می شویم. گاهی خود در آن دخیل هستیم و گاهی از آن اثر می پذیریم. گاهی خوشحال می شویم و گاهی اندوگین و … . نویسنده با هوشمندی فراوان در قالب تصاویر و فضاسازی ها درون مایه ای شگفت آور به خواننده القا می کند که در طول این مسیر یک انسان چطور دستمایه دگرگونی و تحول می شود. با اینکه فضاسازی برترین و غالب ترین عنصر داستانی این اثر است اما شخصیت پردازی و گفتگوها هم در بالاترین سطح ممکن ارائه شده است. نویسنده با چیره دستی توانسته است با گفتگوها و دیالوگ ها، منش و رفتار مثبت و منفی هر شخصیت در داستان را به تصویر بکشد بدون آنکه حتی واژه ای نادرست و ناهنجار به کار ببرد. جناب سهرابی معتقد بودند که عنصر پیرنگ در اثر کمرنگ است و نویسنده دغدغه ای برای جلوه دادن این عنصر در اثرش نداشته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *